در بازار کار ایران کاشی به قطعه سنگ مصنوعی گفته میشود که طول و عرض آن مختلف بوده و ضخامت آن چند میلیمتر و یک روی آن دارای سطحی شیشهای بوده و کاملا صاف و صیقلی است، به همین علت به راحتی قابل تمیز کردن است و اغلب در محلهایی از ساختمان مورد استفاده قرار میگیرد که امکان رشد میکروب بیشتر بوده و در نتیجه احتیاج به نظافت بیشتر دارد؛ مانند حمامها، توالتها، آشپزخانهها و آبریزگاههای عمومی و غیره.
صنعت کاشیسازی در ایران سابقه طولانی دارد، حتی در دوران قبل از اسلام و حتی قبل از میلاد نیز در ایران رواج داشته، به طوری که نمونههایی از صنعت کاشیکاری ایران در شوش که مربوط به کاخ هخامنشیان است پیدا شده که قدمت آن مربوط به 400 سال قبل از میلاد است که به وسیله باستانشناسان فرانسوی به فرانسه برده شد و اکنون در موزههای فرانسه موجود است. صنعت کاشیسازی بعد از اسلا م نیز در ایران رواج داشت و کم و بیش راه ترقی خود را طی میکرد و در دوران صفویه این هنر به اوج ترقی خود رسید به طوری که هنوز هم کاشیکاریهایی که در زمان شاه عباس در اصفهان انجام شده از لحاظ زیبایی و ثبات رنگ بینظیر است. نمونه این کاشیکاری در مسجد شیخ لطفاله در اصفهان موجود است و زیباترین معرقکاری دنیا است ولی این صنعت بعد از آن تاریخ رفته رفته سیر نزولی طی کرد، مخصوصاً در دوران قاجاریه و همینطور تا حدود سالهای 1330 صنعت کاشیسازی به کلی در ایران از بین رفت و کاشیهای ما منحصر شد به قطعه آجری لعابدار نامرغوب که ضخامت آن در حدود 12 تا 15 میلیمتر و دارای ابعادی ناگونیا بود که در اثر کوچکترین حرارت لعاب روی آن ترک خورده و منظرهای ناخوشایند داشت. از این سال به بعد رفته رفته صنعتگران ایرانی به فکر احیای این صنعت دیرینه افتادند و تا سال 1342 این صنعت با تشکیل اتحادیههای کاشیسازی رو به ترقی رفت و در این موقع ضخامت کاشیهای ساخت ایران در حدود 7 میلیمتر و ابعاد آن قدری گونیاتر و محصولی به مراتب تمیزتر و قابل استفادهتر از سابق به بازار عرضه شد و رفته رفته میرفت تا این صنعت در ایران پا گرفته و به عظمت دوران قبل نزدیک شود ولی در همین موقع چند کارخانه تمام اتوماتیک خارجی که محصولی بهتر و تمیزتر و همچنین در ابتدا ارزانتر از محصولات قبلی ایرانی داشتند به بازار کاشی ایران وارد شدند، در آن زمان صنعتگران ما از لحاظ اقتصادی یارای مقاومت در مقابل این کارخانهها را نداشته و به طور کلی از بین رفتند و صنعت کاشی ما منحصر به محصولات این کارخانهها که مواد اولیه و ماشینآلات آن بطور کامل از خارج به ایران وارد شده بود، گردید.
به طور کلی تولید و رشد صنعت سرامیک ایران را میتوان به چهار دوره کاملا مجزا تقسیمبندی کرد.
• دوره اول از سال 1338 تا سال 1357:
سیاستگذاریهای صنعتی قبل از انقلاب در قالب برنامههای 5 ساله توسعه و به موازات آن ایجاد زیرساختهای لازم در ابتدای دهه 30 به گونهای شکل گرفت که سرمایههای حاصل از بخش تجاری کشور به مسیر ایجاد واحدهای کوچک و بزرگ صنعتی و تولید هدایت شود. در بخش صنعت کاشی و سرامیک ایران نیز مشاهده میشود که موسسان و سرمایهگذارانی که برای اولین بار اقدام به احداث کارخانه کاشی نمودهاند دارای پایگاه بازاری بوده و طبیعتا سرمایه حاصله نیز منشاء تجاری داشته است. سرمایهگذاری و احداث واحدهای اولیه کاشی و سرامیک براساس شرایط و امکانات ذیل صورت گرفت.
• دوره دوم از سال 58 تا 1368:? مزیت نسبی مستتر در بسیاری از پارامترهای تولید مانند مواد اولیه، ?انرژی، نیروی کار و غیره. تحولات اجتماعی و تغییرات الگوی تولید و مصرف در صنعت ساختمان و گرایش به استفاده از مصالح برتر در سالهای پایانی دهه 40 و شروع دهه 50 خصوصاً در اقلامی مانند کاشی و سرامیک نیز تغییر یافت و گرایش به مصرف کالای لوکس خارجی پیدا کرد. به همین دلیل علاوه بر تولید داخلی، سالانه یک تا 1/5 میلیون مترمربع کاشی از کشورهای ایتالیا و اسپانیا وارد کشور میگردید اما شرایط تولید داخلی و بازار رقابتی به گونهای تنظیم شده بود که این میزان واردات نه تنها هیچگونه اثر سوء بر تولید داخلی نداشت، بلکه به لحاظ کیفیت و تنوع طرحهای کاشی وارداتی، زمینه برای ارتقای سطح کیفی محصولات داخلی نیز فراهم میشد.
با پشت سر گذاشتن التهابات ناشی از انقلاب و تثبیت نظام جدید سیاستگذاریهای صنعتی کشور براساس رویکرد خودکفایی در تولید به جای واردات شکل گرفت. تاثیر این سیاستگذاری در صنعت کاشی کشور در احداث واحدهای جدید و توسعه کارخانههای احداث شده قبل از انقلاب نمایان شد. در سال 1365 با نظارت وزارت صنایع با خرید انبوه برای تعداد ده واحد تولید کاشی شامل چهار واحد کاشی کف هر یک با ظرفیت اولیه 750 هزار مترمربع و 6 واحد کاشی دیوار هر یک با ظرفیت اولیه 5/1 میلیون مترمربع گشایش اعتبار شد. ماشینآلات کارخانههای مذکور از سال 66 تدریجاً وارد کشور گردید و اولین واحد در سال 1372 و بقیه آنها تدریجاً تا سال 1375 به بهرهبرداری رسیدند. در این زمان مجموع ظرفیت تولید کاشی و سرامیک ایران به حدود 20 میلیون متر مربع رسید. این موضوع نشاندهنده عزم راسخ سیاستگذاران صنعتی کشور و مسوولان به تحقق رویکرد خودکفایی و تولید جایگزین واردات بوده است. در ادامه به دلیل محدودیتهای ارزی و همچنین ارتقاء کیفیت تولیدات کاشی و سرامیک کشور به سطح مطلوب، که همانا تامین نسبی نیازهای داخلی بود، محدودیتهای تعرفهای برقرار و ورود کاشی و سرامیک عملاً متوقف شد.
• دوره سوم از سال 68 تا 79:
در این دوره به دلیل پایان یافتن جنگ و تثبیت شرایط داخلی و رونق گرفتن صنایع خصوصاً ساختمانی و نیاز روزافزون به مصالح ساختمانی از جمله کاشی و سرامیک، روند سرمایهگذاری و رشد صنعت کاشی و سرامیک با شتاب بیشتری ادامه یافت و با ورود تدریجی محصولات واحدهای جدید الاحداث به بازار داخلی و تامین کامل نیازهای بازار، بخشی از آن نیز روانه بازارهای بینالمللی شد. متوسط رشد سالانه از سال 58 تا پایان 79
(به مدت 20 سال) حدوداً معادل 2/8 درصد میباشد که این درصد رشد دقیقا براساس پارامترهایی مانند رشد جمعیت و رشد اقتصادی کشور بوده است.
• دوره چهارم از ابتدای سال 1380 تا کنون:
همانگونه که قبلا ذکر شد رشد صنعت کاشی و سرامیک ایران طی سه دوره اول (1379 -1338) رشد متوازن و منطبق بر نیاز بازار داخلی و توان صادراتی این صنعت بوده است. با تصویب برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور و ایجاد تسهیلات برای سرمایهگذاری و تشکیل صندوق ارزی، هجوم سرمایهگذاران برای احداث واحدهای جدید با صدور سهل و آسان موافقت اصولی و پرداخت تسهیلات توسط شبکه بانکی کشور آغاز شد. به طوری که ظرف مدت دو سال بیش از 500 میلیون متر مربع موافقت اصولی صادر گردید که بیش از 220 میلیون آن وارد فاز اجرایی گردید. تولید و مصرف از نیمه دوم سال 1381 توازن بین مصرف و تولید به هم خورده و آثار مازاد تولید در بازارهای داخلی به صورت نابسامانیهایی در شبکه تولید و توزیع نظیر افزایش کمیسیون عاملین فروش، افزایش زمان دریافت وجه کالا، عرضه کاشی و سرامیک درجه 1 و 2 به قیمت کالاهای با درجه پایینتر، حذف درجه 1 و 2 از لیست قیمتها و موارد دیگر نمایان شد. با گذشت زمان و افزایش سریع تولیدات و رسوب بخشی از تولیدات در سطح بازار و کارخانهها و افزایش نابسامانیها مرحله ورود به بحران از نیمه دوم سال 1382 آغاز گردید.
صنعت کاشیسازی در ایران سابقه طولانی دارد، حتی در دوران قبل از اسلام و حتی قبل از میلاد نیز در ایران رواج داشته، به طوری که نمونههایی از صنعت کاشیکاری ایران در شوش که مربوط به کاخ هخامنشیان است پیدا شده که قدمت آن مربوط به 400 سال قبل از میلاد است که به وسیله باستانشناسان فرانسوی به فرانسه برده شد و اکنون در موزههای فرانسه موجود است. صنعت کاشیسازی بعد از اسلا م نیز در ایران رواج داشت و کم و بیش راه ترقی خود را طی میکرد و در دوران صفویه این هنر به اوج ترقی خود رسید به طوری که هنوز هم کاشیکاریهایی که در زمان شاه عباس در اصفهان انجام شده از لحاظ زیبایی و ثبات رنگ بینظیر است. نمونه این کاشیکاری در مسجد شیخ لطفاله در اصفهان موجود است و زیباترین معرقکاری دنیا است ولی این صنعت بعد از آن تاریخ رفته رفته سیر نزولی طی کرد، مخصوصاً در دوران قاجاریه و همینطور تا حدود سالهای 1330 صنعت کاشیسازی به کلی در ایران از بین رفت و کاشیهای ما منحصر شد به قطعه آجری لعابدار نامرغوب که ضخامت آن در حدود 12 تا 15 میلیمتر و دارای ابعادی ناگونیا بود که در اثر کوچکترین حرارت لعاب روی آن ترک خورده و منظرهای ناخوشایند داشت. از این سال به بعد رفته رفته صنعتگران ایرانی به فکر احیای این صنعت دیرینه افتادند و تا سال 1342 این صنعت با تشکیل اتحادیههای کاشیسازی رو به ترقی رفت و در این موقع ضخامت کاشیهای ساخت ایران در حدود 7 میلیمتر و ابعاد آن قدری گونیاتر و محصولی به مراتب تمیزتر و قابل استفادهتر از سابق به بازار عرضه شد و رفته رفته میرفت تا این صنعت در ایران پا گرفته و به عظمت دوران قبل نزدیک شود ولی در همین موقع چند کارخانه تمام اتوماتیک خارجی که محصولی بهتر و تمیزتر و همچنین در ابتدا ارزانتر از محصولات قبلی ایرانی داشتند به بازار کاشی ایران وارد شدند، در آن زمان صنعتگران ما از لحاظ اقتصادی یارای مقاومت در مقابل این کارخانهها را نداشته و به طور کلی از بین رفتند و صنعت کاشی ما منحصر به محصولات این کارخانهها که مواد اولیه و ماشینآلات آن بطور کامل از خارج به ایران وارد شده بود، گردید.
به طور کلی تولید و رشد صنعت سرامیک ایران را میتوان به چهار دوره کاملا مجزا تقسیمبندی کرد.
• دوره اول از سال 1338 تا سال 1357:
سیاستگذاریهای صنعتی قبل از انقلاب در قالب برنامههای 5 ساله توسعه و به موازات آن ایجاد زیرساختهای لازم در ابتدای دهه 30 به گونهای شکل گرفت که سرمایههای حاصل از بخش تجاری کشور به مسیر ایجاد واحدهای کوچک و بزرگ صنعتی و تولید هدایت شود. در بخش صنعت کاشی و سرامیک ایران نیز مشاهده میشود که موسسان و سرمایهگذارانی که برای اولین بار اقدام به احداث کارخانه کاشی نمودهاند دارای پایگاه بازاری بوده و طبیعتا سرمایه حاصله نیز منشاء تجاری داشته است. سرمایهگذاری و احداث واحدهای اولیه کاشی و سرامیک براساس شرایط و امکانات ذیل صورت گرفت.
• دوره دوم از سال 58 تا 1368:? مزیت نسبی مستتر در بسیاری از پارامترهای تولید مانند مواد اولیه، ?انرژی، نیروی کار و غیره. تحولات اجتماعی و تغییرات الگوی تولید و مصرف در صنعت ساختمان و گرایش به استفاده از مصالح برتر در سالهای پایانی دهه 40 و شروع دهه 50 خصوصاً در اقلامی مانند کاشی و سرامیک نیز تغییر یافت و گرایش به مصرف کالای لوکس خارجی پیدا کرد. به همین دلیل علاوه بر تولید داخلی، سالانه یک تا 1/5 میلیون مترمربع کاشی از کشورهای ایتالیا و اسپانیا وارد کشور میگردید اما شرایط تولید داخلی و بازار رقابتی به گونهای تنظیم شده بود که این میزان واردات نه تنها هیچگونه اثر سوء بر تولید داخلی نداشت، بلکه به لحاظ کیفیت و تنوع طرحهای کاشی وارداتی، زمینه برای ارتقای سطح کیفی محصولات داخلی نیز فراهم میشد.
با پشت سر گذاشتن التهابات ناشی از انقلاب و تثبیت نظام جدید سیاستگذاریهای صنعتی کشور براساس رویکرد خودکفایی در تولید به جای واردات شکل گرفت. تاثیر این سیاستگذاری در صنعت کاشی کشور در احداث واحدهای جدید و توسعه کارخانههای احداث شده قبل از انقلاب نمایان شد. در سال 1365 با نظارت وزارت صنایع با خرید انبوه برای تعداد ده واحد تولید کاشی شامل چهار واحد کاشی کف هر یک با ظرفیت اولیه 750 هزار مترمربع و 6 واحد کاشی دیوار هر یک با ظرفیت اولیه 5/1 میلیون مترمربع گشایش اعتبار شد. ماشینآلات کارخانههای مذکور از سال 66 تدریجاً وارد کشور گردید و اولین واحد در سال 1372 و بقیه آنها تدریجاً تا سال 1375 به بهرهبرداری رسیدند. در این زمان مجموع ظرفیت تولید کاشی و سرامیک ایران به حدود 20 میلیون متر مربع رسید. این موضوع نشاندهنده عزم راسخ سیاستگذاران صنعتی کشور و مسوولان به تحقق رویکرد خودکفایی و تولید جایگزین واردات بوده است. در ادامه به دلیل محدودیتهای ارزی و همچنین ارتقاء کیفیت تولیدات کاشی و سرامیک کشور به سطح مطلوب، که همانا تامین نسبی نیازهای داخلی بود، محدودیتهای تعرفهای برقرار و ورود کاشی و سرامیک عملاً متوقف شد.
• دوره سوم از سال 68 تا 79:
در این دوره به دلیل پایان یافتن جنگ و تثبیت شرایط داخلی و رونق گرفتن صنایع خصوصاً ساختمانی و نیاز روزافزون به مصالح ساختمانی از جمله کاشی و سرامیک، روند سرمایهگذاری و رشد صنعت کاشی و سرامیک با شتاب بیشتری ادامه یافت و با ورود تدریجی محصولات واحدهای جدید الاحداث به بازار داخلی و تامین کامل نیازهای بازار، بخشی از آن نیز روانه بازارهای بینالمللی شد. متوسط رشد سالانه از سال 58 تا پایان 79
(به مدت 20 سال) حدوداً معادل 2/8 درصد میباشد که این درصد رشد دقیقا براساس پارامترهایی مانند رشد جمعیت و رشد اقتصادی کشور بوده است.
• دوره چهارم از ابتدای سال 1380 تا کنون:
همانگونه که قبلا ذکر شد رشد صنعت کاشی و سرامیک ایران طی سه دوره اول (1379 -1338) رشد متوازن و منطبق بر نیاز بازار داخلی و توان صادراتی این صنعت بوده است. با تصویب برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور و ایجاد تسهیلات برای سرمایهگذاری و تشکیل صندوق ارزی، هجوم سرمایهگذاران برای احداث واحدهای جدید با صدور سهل و آسان موافقت اصولی و پرداخت تسهیلات توسط شبکه بانکی کشور آغاز شد. به طوری که ظرف مدت دو سال بیش از 500 میلیون متر مربع موافقت اصولی صادر گردید که بیش از 220 میلیون آن وارد فاز اجرایی گردید. تولید و مصرف از نیمه دوم سال 1381 توازن بین مصرف و تولید به هم خورده و آثار مازاد تولید در بازارهای داخلی به صورت نابسامانیهایی در شبکه تولید و توزیع نظیر افزایش کمیسیون عاملین فروش، افزایش زمان دریافت وجه کالا، عرضه کاشی و سرامیک درجه 1 و 2 به قیمت کالاهای با درجه پایینتر، حذف درجه 1 و 2 از لیست قیمتها و موارد دیگر نمایان شد. با گذشت زمان و افزایش سریع تولیدات و رسوب بخشی از تولیدات در سطح بازار و کارخانهها و افزایش نابسامانیها مرحله ورود به بحران از نیمه دوم سال 1382 آغاز گردید.
abadehtile.com
تاریخ : جمعه 94/8/15 | 12:41 عصر | نویسنده : راز شهر | نظرات ()