گردش در باغی که میوه های سنگی دارد + تصاویر
در میان دشت های اطراف سیرجان، باغی وجود دارد که همه فصل های سال میوه دارد و وزن میوه های آن گاهی به بیش از 10 کیلوگرم می رسد! اینجا اثری ماندگار و منحصر به فرد وجود دارد که هر بیننده ای را به تماشا فرا می خواند... باغی شش گوش با صدها درخت بارور اما این باغ با سیار باغها بسیار متفاوت است و نه نیاز به آب دارد و نه آفتاب اما سالهاست درختانش سربلند ایستاده اند و ایستادگیشان را مدیون پیر مردی کر و لال هستند که تک تک آنها را با دستانش و در سکوت و بهت روستائیان و گردشگران کاشت.
درختان این باغ تشکیل شده اند از تنه های درختان خشکیده و سنگهایی که از شاخ و برگ درختان آویزان است. داستان این باغ از آنجا آغاز شد که درویش خان اسفندیاری که از زمین داران سیرجان محسوب می شد، در سال 1340 پس از اجرای طرح اصلاحات ارضی میزان قابل توجهی از زمینهای خود را از دست داد و در نهایت به دلیل عدم آبیاری زمینهای بارورش که سالها برای آبادی آنها تلاش کرده بود، جلوی چشمانش خشک شد. درویش خان که این ظلم را بار سنگینی بر دوش خود و خانواده اش می دید، پریشان شد و در صحرای مجاور یکی از باغ هایش که پس از اجرای طرح اصلاحات ارضی کاملا خشک شده بود، چادر زد.
پس از آن اقدام به ایجاد این باغ کرد اما اینکه دلیل اصلی ایجاد این باغ چه بوده است حکایتهای مختلفی دارد اما به دلیل کر و لال بودن درویش خان هیچ گاه راز احداث این باغ مشخص نشده است. نکته عجیب اینکه در برخی موارد تنه های درختان خشک شده و سنگهای عظیمی که به آنها اویزان شده است آنقدر بزرگ است که مشخص نیست این مرد چگونه از پس احداث باغ سنگی برآمده است. وی تنه درختان را از روستاهای اطراف جمع آوری کرده و در زمین کاشته است. میوه این درختان سنگ است! سنگ های بزرگ و سنگین را سوراخ و با سیم و کابل از تنه درختان آویزان کرده است. به گفته فرزند درویش خان تعداد درختان 180 اصله بوده است که تعدادی از آن ها اکنون وجود ندارد و هر ساله بخشی از درختان از بین می رود!
درویش خان متولد سال 1303 بوده است و در سال 1386 چشم از دنیا فرو می بندد و در همان باغ سنگی خود برای همیشه آرام می گیرد... پرویز کیمیاوی کارگردان شهیر ایرانی در سال 1355 فیلم باغ سنگی را با حضور خود درویش خان به عنوان بازیگر نقش اصلی و با حضور دیگر اهالی باغ سنگی می سازد. نکته جالب اینجاست که فیلم باغ سنگی پرویز کیمیاوی جایزه خرس نقره ای جشنواره فیلم برلین را در سال 1976 از آن خود کرده است. خلاصه داستان فیلم باغ سنگی بدین شرح است: درویش خان، مردی کر و لال است که با خانواده اش از طریق شبانی در صحرا زندگی می کنند. روزی درویش خان در صحرا می آرامد و خواب نما می شود. پس از بیدار شدن تخته سنگ عجیبی را زیر سر خود می بیند و آنرا به خانه می برد و به درختی می آویزد. درویش خان، روزهای بعد، قطعه سنگ های دیگری می یابد. با سیم های تلگراف، سنگ ها را به درخت های اطراف چادرش آویزان می کند.
به زودی باغی از سنگ در اطراف چادر برپا می شود. مردم از روستاهای دور و نزدیک برای تماشا و تبرک و بستن دخیل به باغ سنگی می آیند. همسر درویش خان از مردم در ازای آمدن به باغ سنگی پول و هدیه مطالبه می کند، و با طمع ورزیهایش زندگی درویش خان را برمی آشوبد!
مسیر دسترسی به باغ سنگی سیرجان:
حدود 45 کیلومتری شرق سیرجان در جاده بافت، بعد از بلورد، حیدرآباد و میاندوآب تابلوی بزرگی در کنار جاده ورود شما را به منطقه نمونه گردشگری باغ سنگی خوش آمد می گوید. در اطراف باغ سنگی سیرجان، زنبورخوارها و پرندگان شکاری زیادی دیده می شود...
در هنگام بازدید از باغ سنگی مراقب درختان و میوه های آن یعنی سنگ ها باشید و به آن ها دست نزنید. این باغ یک اثر هنری است که نیاز به مراقبت دارد تا برای نسل های آینده نیز باقی بماند... اکنون باغ سنگی سیرجان یکی از جاذبه های منحصر به فرد ایران و خاص در دنیا می باشد که گردشگران را به سمت خود می کشاند... به جز باغ سنگی درویش خان، آرامگاه شاه فیروز، قلعه سنگ سیرجان، یخدان دو قلوی سیرجان، بادگیر چپقی، کفه نمک سیرجان، عمارت سعید نیا، کاروانسرای پاریز، کاروانسرای آقا ابراهیم، بازار قدیم و آرامگاه میرزبیر از دیگر جاذبه های گردشگری سیرجان می باشد...
بر روی سنگ قبر درویش خان اسفندیار شعر زیر نوشته شده است:
رهرویی دردآشنا دیدم که هستی باخته
بعد عمری رنج و محنت باغ سنگی ساخته
میوه های آن درختان سنگ های گونه گون
با دو صد خون جگر بر رشته ای افروخته
باغ سنگش را دگر ظالم نمی گیرد از او
با چنان امید او این چنین ساخته
منبع: خبرگزاری مهر
وبلاگ ایران را بگردیم