دکوراسیون پذیرایی جدید و مدرن با طراحی روز دنیا
امروز با عکس ها و ایده هایی برای طراحی دکوراسیون پذیرایی جدید همراه شما هستیم، اتاق پذیرایی و چیدمان آن برای همه ما مهم است. ایده ها و طرح ها جدید برای استفاده در اتاق پذیریی می تواند منزل ما را تبدیل به مکانی زیبا و دلفریب برای میهمانانمان نماید مخصوصا در خانه های ایرانی که اهمیت فراوانی برای میهمان نوازی قائل هستند. در ادامه با مشاهده تصاویر چند مدل دکوراسیون پذیرایی جدید و مدرن همراه ما باشید.
عکس های دکوراسیون پذیرایی جدید :
برای داشتن دکوراسیون پذیرایی جدید و مدرن بهتر است با ایده ها و طرح های روز دنیا آشنا باشیم، علم طراحی دکوراسیون داخلی منازل مانند هر علم دیگری در حال پیشرفت است و هر روز شاهد برداشتن گام های جدید و خلق ایده های نو در زمینه طراحی دکوراسیون داخلی ساختمان ها هستیم باید توجه کنیم که استفاده از علم روز دنیا می تواند طول عمر دکوراسیون پذیرایی ما را بیشتر نماید زیرا با طراحی نامناسب دکوراسیون اتاق پذیرایی زمینه های انجام تغییرات را در اتاق پذیرایی از همان روز اول محیا کرده ایم. ما در این مطلب چند دکوراسیون پذیرایی جدید و مدرن را که با استفاده از علم روز دنیا طراحی شده اند برای شما قرار داده ایم تا با الهام گرفتن از آن ها و آشنایی با مدل های دکوراسیون پذیرایی جدید با علم روز دنیا در زمینه طراحی دکوراسیون داخلی اتاق پذیرایی مدرن و جدید بیشتر آشنا شوید، هر چند این تصاویر به این معنا نیست که دکوراسیون های پذیرایی طراحی شده بهترین و ایده آل ترین دکوراسیون های پذیرایی روز دنیا هستند بلکه این الگوها به خاطر به کاربردن ایده ها و طرح های مطابق با روز دنیا انتخاب شده اند که امیدواریم از مشاهده آن ها لذت ببرید.
یکی از کلیدی ترین نکاتی که در طراحی دکوراسیون اتاق پذیرایی باید رعایت شود استفاده از رنگ هایی متناسب با روحیات اعضای خانواده و در خور شخصیت میهمانانتان است. امیدواریم با طراحی دکوراسیون پذیرایی جدید و مدرن درمنزلتان صمیمیت و زیبایی را به میهمانانتان هدیه دهید.
منبع:زیبایی خانهغزل شماره? 3
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا را
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh3/
احمد شاملو در 21 آذر 1304 در خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر نام داشت که تبار او به گفته? احمد شاملو در شعر من بامدادم سرانجام از مجموعه? مدایح بیصله به اهالی کابل برمیگشت. مادرش کوکب عراقی شاملو، و از قفقازیهایی بود که انقلاب بلشویکی 1917 روسیه، خانوادهاش را به ایران کوچاندهبود. دوره? کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هر چند وقت را در جایی به مأموریت میرفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند. دوران دبستان را در شهرهای خاش، زاهدان و مشهد گذراند و از همان دوران اقدام به گردآوری مواد فرهنگ عامه کرد. دوره دبیرستان را در بیرجند، مشهد و تهران گذراند و سال سوم دبیرستان را در دبیرستان ایرانشهر تهران خواند و به شوق آموختن دستور زبان آلمانی در سال اول دبیرستان صنعتی ثبتنام کرد.
شهرت اصلی شاملو به خاطر شعرهای اوست که شامل اشعار نو و برخی قالبهای کهن نظیر قصیده و نیز ترانههای عامیانهاست. شاملو تحت تأثیر نیما یوشیج، به شعر نو روی آورد،اما برای اولین بار درشعر «تا شکوفه? سرخ یک پیراهن» که در سال 1329 با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد و بهصورت پیشرو سبک جدیدی را در شعر معاصر فارسی گسترش داد. از این سبک به شعر سپید یا شعر منثور یا شعر شاملویی یاد کردهاند. بعضی از منتقدان ادبی او را تنها شاعر موفق در زمینه شعر منثور میدانند. شاملو علاوه بر شعر، کارهای تحقیق و ترجمه شناختهشدهای دارد. مجموعه کتاب کوچه او بزرگترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامیانه مردم ایران میباشد. آثار وی به زبانهای: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی و ترکی ترجمه شدهاست.
فعالیت سیاسی در اوایل دهه 20 خورشیدی پدرش برای سر و سامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ژاندرمری به گرگان و ترکمنصحرا فرستاده شد. او همراه با خانواده به گرگان رفت و به ناچار در کلاس سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. در آن هنگام در فعالیتهای سیاسی شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر شد و به زندان شوروی در رشت منتقل گردید. پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه (ارومیه) رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشهوری و جبهه دموکرات آذربایجان به همراه پدرش دستگیر شد و دو ساعت جلوی جوخه آتش قرار گرفت تا از مقامات بالا کسب تکلیف کنند. سرانجام آزاد شد و به تهران بازگشت و برای همیشه ترک تحصیل کرد.
ازدواج اول و چاپ نخستین مجموعه? شعر
شاملو در بیست و دو سالگی (1326) با اشرفالملوک اسلامیه ازدواج کرد. هر چهار فرزند او، سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل این ازدواج هستند. در همین سال اولین مجموعه اشعار او با نام آهنگهای فراموش شده به چاپ رسید و همزمان کار در نشریاتی مثل هفته نو را آغاز کرد. در سال 1330 او شعر بلند «23» و مجموعه اشعار قطع نامه را به چاپ رساند. در سال 1331 به مدت حدود دو سال مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده داشت.
دستگیری و زندان
در سال 1332 پس از کودتای 28 مرداد با بسته شدن فضای سیاسی ایران مجموعه اشعار آهنها و احساس توسط پلیس در چاپخانه سوزانده میشود و با یورش ماموران به خانه او ترجمه? طلا در لجن اثر ژیگموند موریس و بخش عمده? کتاب پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریوکایی با تعدادی داستان کوتاه نوشته? خودش و تمام یادداشتهای کتاب کوچه از میان میرود و با دستگیری مرتضی کیوان نسخههای یگانهای از نوشتههایش از جمله مرگ زنجره و سه مرد از بندر بیآفتاب توسط پلیس ضبط میشود که دیگر هرگز به دست نمیآید. او موفق به فرار میشود اما پس از چند روز فرار از دست ماموران در چاپخانه? روزنامه اطلاعات دستگیر شده، به عنوان زندانی سیاسی به زندان موقت شهربانی و زندان قصر برده میشود. در زندان علاوه بر شعر به نوشتن دستور زبان فارسی میپردازد و قصه? بلندی به سیاق امیر ارسلان و ملک بهمن مینویسد که در انتقال از زندان شهربانی به زندان قصر از بین میرود[9]. و در 1334 پس از یک سال و چند ماه از زندان آزاد میشود.
ازدواج دوم و تثبیت جایگاه شعری
در 1336 با طوسی حائری ازدواج میکند در این سال با انتشار مجموعه اشعار هوای تازه خود را به عنوان شاعری برجسته تثبیت میکند. این مجموعه حاوی سبک نویی است. در سال 1339 مجموعه شعر باغ آینه منتشر میشود. معروفترین ترانههای عامیانه معاصر همچون پریا و دخترای ننه دریا در این دو مجموعه منتشر شدهاست. در سال 1336 به کار روی اشعار ابوسعید ابوالخیر، خیام و باباطاهر روی میآورد. پدرش نیز در همین سال فوت میکند. در سال 1340 هنگام جدایی از همسر دومش همه چیز از جمله? برگههای تحقیقاتی کتاب کوچه را رها میکند.
فعالیتهای سینمایی و تهیه نوار صوتی
در سال 1338 شاملو به اقدام جدیدی یعنی تهیه قصه خروس زری پیرهن پری برای کودکان دست میزند. در همین سال به تهیه فیلم مستند سیستان و بلوچستان برای شرکت ایتال کونسولت نیز میپردازد. این آغاز فعالیت سینمایی جنجالآفرین احمد شاملو است. او بخصوص در نوشتن فیلمنامه و دیالوگنویسی فعال است. در سالهای پس از آن و بهویژه با مطرح شدنش به عنوان شاعری معروف، منتقدان مختلف حضور سینمایی او را کمرنگ دانستهاند. خود او میگفت: «شما را به خدا اسمشان را فیلم نگذارید.» و بعضی شعر معروف او دریغا که فقر/ چه به آسانی/ احتضار فضیلت است را به این تعبیر میدانند که فعالیتهای سینمایی او صرفاً برای امرار معاش بودهاست. شاملو در این باره میگوید: «کارنامه? سینمایی من یک جور نان خوردن ناگزیر از راه قلم بود و در حقیقت به نحوی قلم به مزدی!» برخی فیلمنامه فیلم «گنج قارون» را که در سالهای میانی دهه 40 سینما را از ورشکستگی نجات داد منتسب به شاملو میدانند. استفاده? فراوان از امکانات زبان محاوره در گفتگوهای گنج قارون میتواند دلیلی بر این مدعا باشد. در سال 1339 با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری اداره? سمعی و بصری وزارت کشاورزی را تأسیس میکند و به عنوان سرپرست آن مشغول به کار میشود.
آشنایی و ازدواج با آیدا سرکیسیان
آیدا سرکیسیان یا آیدا شاملو با نام واقعی ریتا آتانث سرکیسیان آخرین همسر احمد شاملو است و در شعرهای شاملو، به ویژه در دو دفتر آیدا، درخت و خنجر و خاطره و آیدا در آینه به عنوان معشوقه? شاعر، جلوهای خاص دارد. شاملو درباره تأثیر فراوان آیدا در زندگی خود به مجله فردوسی گفت: «هر چه مینویسم به خاطر اوست و به خاطر او... من با آیدا آن انسانی را که هرگز در زندگی خود پیدا نکردهبودم پیدا کردم». شاملو در 14 فروردین 1341 با آیدا سرکیسیان آشنا میشود. این آشنایی تأثیر بسیاری بر زندگی او دارد و نقطه عطفی در زندگی او محسوب میشود. در این سالها شاملو در توفق کامل آفرینش هنری به سر میبرد و بعد از این آشنایی دوره جدیدی از فعالیتهای ادبی او آغاز میشود. آیدا و شاملو در فروردین 1343 ازدواج میکنند و در ده شیرگاه (مازندران) اقامت میگزینند و تا آخر عمر در کنار او زندگی میکند. شاملو در همین سال دو مجموعه شعر به نامهای آیدا در آینه و لحظهها و همیشه را منتشر میکند و سال بعد نیز مجموعهیی به نام آیدا، درخت و خنجر و خاطره! بیرون میآید و در ضمن برای بار سوم کار تحقیق و گردآوری کتاب کوچه آغاز میشود.
در سال 1346 شاملو سردبیری قسمت ادبی و فرهنگی هفتهنامه خوشه را به عهده میگیرد. همکاری او با نشریه خوشه تا 1348 که نشریه به دستور ساواک تعطیل میشود، ادامه دارد. در این سال او به عضویت کانون نویسندگان ایران نیز در میآید. در سال 1347 او کار روی غزلیات حافظ و تاریخ دوره حافظ را آغاز میکند. نتیجه این تحقیقات بعدها به انتشار دیوان جنجالی حافظ به روایت او انجامید.
در اسفند 1350 شاملو مادر خود را نیز از دست میدهد. در همین سال به فرهنگستان زبان ایران برای تحقیق و تدوینِ کتاب کوچه، دعوت شد و به مدت سه سال در فرهنگستان باقی ماند.
سفرهای خارجی
شاملو در دهه 1350 نیز به فعالیتهای گسترده شعر، نویسندگی، روزنامه نگاری (از جمله همکاری با کیهان فرهنگی و آیندگان)، ترجمه، سینمایی (از جمله تهیه گفتار برای چند فیلم مستند به دعوت وزارت فرهنگ و هنر) و شعرخوانی خود (از جمله در انجمن فرهنگی کوته و انجمن ایران و آمریکا) ادامه میدهد. در ضمن سه ترم به تدریس مطالعه آزمایشگاهی زبان فارسی در دانشگاه صنعتی مشغول میشود. در 1351 به علت معالجه آرتروز شدید گردن به پاریس سفر میکند تا زیر عمل جراحی گردن قرار گیرد. سال بعد، 1352، مجموعه اشعار ابراهیم در آتش را به چاپ میرساند. در 1354 دانشگاه رم از او دعوت میکند تا در کنگره نظامی گنجوی شرکت کند و از همین رو عازم ایتالیا میشود. در همین سال دعوت دانشگاه بوعلی برای سرپرستی پژوهشکده? آن دانشگاه را میپذیرد و به مدت دو سال به این کار اشتغال دارد. در 1355 انجمن قلم و دانشگاه پرینستون از او برای سخنرانی و شعرخوانی دعوت میکنند و از همین رو عازم ایالات متحده آمریکا میشود. در این سفر او به سخنرانی و شعرخوانی در بوستون و دانشگاه برکلی میپردازد و پیشنهاد دانشگاه کلمبیای شهر نیویورک برای تدوین کتاب کوچه را نمیپذیرد. در ضمن با شاعران و نویسندگان مشهور جهان همچون یاشار کمال، آدونیس، البیاتی و وزنیسینسکی از نزدیک دیدار میکند. این سفر سه ماه به طول میکشد و شاملو سپس به ایران باز میگردد. هنوز چند ماه نگذشته که او دوباره به عنوان اعتراض به سیاستهای دولت ایران، کشور را ترک میکند و به آمریکا سفر میکند و یک سالی در آنجا زندگی میکند و در این مدت در دانشگاههای مختلفی سخنرانی میکند. در 1357 او از آمریکا به بریتانیا میرود و در آنجا مدتی سردبیری هفتهنامه «ایرانشهر» در لندن را به عهده میگیرد.
انقلاب و بازگشت به ایران
با وقوع انقلاب ایران و سقوط رژیم شاهنشاهی، شاملو تنها چند هفته پس از پیروزی انقلاب به ایران باز میگردد. در همین سال انتشارات مازیار اولین جلد کتاب کوچه را در قطع وزیری منتشر میکند. شاملو در ضمن به عضویت هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در میآید و به کار در مجلات و روزنامههای مختلف میپردازد. او در 1358 سردبیری هفتهنامه کتاب جمعه را به عهده میگیرد. این هفتهنامه پس از انتشار کمتر از چهل شماره توقیف میشود. شاملو در این سالها مجموعه اشعار سیاسی خود را با صدای خود میخواند و به صورت مجموعه? کتاب و نوار صوتی کاشفان فروتن شوکران منتشر میکند. از جمله اشعار این مجموعه مرگ وارطان است که شاملو اشاره میکند تنها برای فرار از اداره سانسور مرگ نازلی نام گرفته بودهاست و در واقع برای بزرگداشت وارطان سالاخانیان، مبارز مسیحی ایرانی به نقل قول از مادرش در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بودهاست. از 1362 با بستهتر شدن فضای سیاسی ایران چاپ آثار شاملو نیز متوقف میشود. هر چند خود شاملو متوقف نمیشود و کار ترجمه و تالیف و سرودن شعر را ادامه میدهد در این سالها بهویژه روی کتاب کوچه با همکاری همسرش آیدا مستمر کار میکند و ترجمه? رمان دن آرام را نیز پیمیگیرد. تا آن که ده سال بعد 1372 با کمیبازتر شدن فضای سیاسی ایران آثار شاملو به صورت محدود اجازه انتشار میگیرد. 1367 به آلمان سفر میکند تا به عنوان میهمانِ مدعوِ دومین کنگره? بینالمللی ادبیات: اینترلیت 2 تحت عنوان جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور در این کنگره شرکت کند. در این کنگره نویسندگانی از کشورهای مختلف حضور داشتند از جمله عزیز نسین، دِرِک والکوت، پدرو شیموزه، لورنا گودیسون و ژوکوندا بِلی. عنوان سخنرانی شاملو در این کنگره «من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن!» بود. در ادامه این سفر دعوت انجمن جهانی قلم (Pen) و دانشگاه یوتهبوری به سوئد و ضمن اجرای شب شعر با هیئت رئیسه? انجمن قلم سوئد نیز ملاقات میکند. 1369 برای شرکت در سیرا 90 توسط دانشگاه UC برکلی به عنوان میهمان مدعو به آمریکا سفر کرد. سخنرانی وی به نام «نگرانیهای من» و «مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ.» واکنش گسترده ای در مطبوعات فارسی زبان داخل و خارج کشور داشت و مقالات زیادی در نقد سخنرانی شاملو نوشته شد. در این سفر دو عمل جراحی مهم روی گردن شاملو صورت گرفت با این حال چندین شب شعر توسط وی برگزار شد و ضمنا به عنوان استاد میهمان یک ترم در دانشگاه UC برکلی دانشجویان ایرانی به (زبان، شعر و ادبیات معاصر فارسی) را نیز تدریس کرد و در همین موقع ملاقاتی با لطفی علیعسکرزاده ریاضیدان شهیر ایرانی داشت. سال 1370 بعد از سه سال دوری از کشور به ایران بازگشت.
سرانجام
سالهای آخر عمر شاملو کم و بیش در انزوایی گذشت که به او تحمیل شده بود. از سویی تمایل به خروج از کشور نداشت و خود در این باره میگویید: «راستش بار غربت سنگینتر از توان و تحمل من است... چراغم در این خانه میسوزد، آبم در این کوزه ایاز میخورد و نانم در این سفرهاست.» از سوی دیگر اجازه هیچگونه فعالیت ادبی و هنری به شاملو داده نمیشد و اکثر آثار او از جمله کتاب کوچه سالها در توقیف مانده بودند. بیماری او نیز به شدت آزارش میداد و با شدت گرفتن بیماری مرض قندش، و پس از آن که در 26 اردیبهشت 1376، در بیمارستان ایرانمهر پای راست او را از زانو قطع کردند روزها و شبهای دردناکی را پشت سر گذاشت. البته در تمام این سالها کار ترجمه و بهخصوص تدوین کتاب کوچه را ادامه داد و گهگاه از او شعر یا مقالهای در یکی از مجلات ادبی منتشر میشد. او در دهه هفتاد با شرکت در شورای بازنگری در شیوه? نگارش و خط فارسی در جهت اصلاح شیوه? نگارش خط فارسی فعالیت کرد و تمام آثار جدید یا تجدید چاپ شدهاش را با این شیوه منتشر کرد.
سرانجام احمد شاملو در ساعت 9 شب دوم مرداد 1379 درگذشت. پیکر او در روز پنج شنبه 6 مرداد از مقابل بیمارستان ایرانمهر و با حضور دهها هزار نفر از علاقه مندان وی تشییع شد.ودرامامزاده طاهر کرج به خاک سپرده گردید. انجمن قلم سوئد، انجمن قلم آلمان، چند انجمن داخلی و برخی محافل سیاسی پیامهای تسلیتی به مناسبت درگذشت وی در این مراسم ارسال داشتند
شاملو دست به تصحیح دیوان حافظ زد و کتاب خود را با عنوان حافظ شیراز منتشر کرد. امروز این کتاب در نزد خوانندگان به حافظ شاملو مشهور است. در مقدمه این کتاب، شاملو روش تصحیح و اصول کار خود را بیان کردهاست، به مشکلات و تحریفهای موجود در دیوان حافظ اشاره کرده و در اینکه حافظ یک عارف مسلک بوده شک کرده و جایی مینویسد شاید رندی یک لاقبا و ملحد بودهاست.
قابل ذکر است که این نظر هم با نظریات دینداران، و هم کسانی که از زاویه? غیر دینی به غزلیات حافظ نگریستهاند، تناقض دارد. به طور مثال، حتی داریوش آشوری نیز در کتاب «عرفان و رندی در شعر حافظ»، حافظ را یک عارف میداند. تصحیح شاملو از دیوان حافظ مورد نقد بسیاری از حافظ پژوهان، از جمله بهاءالدین خرمشاهی قرار گرفتهاست. مرتضی مطهری در کتابی با عنوان تماشاگه راز ادعای شاملو بر تحریف دیوان حافظ و دست بردن در ترتیب ابیات را، بدون اینکه نامی از شاملو ببرد، مردود دانستهاست. مقدمه? حافظ شیراز شاملو پس از انقلاب در ایران اجازه چاپ نیافت و این کتاب بدون مقدمه منتشر گردید.وی در سال 1350، در کنگره? جهانی حافظ و سعدی در شیراز، گفت و گویی بحث برانگیز با روزنامه کیهان داشت.
نظرات شاملو درباره فردوسی و تاریخ ایران
در سال 1369 به دعوت «مرکز پژوهش و تحلیل مسائل ایران» ـ سیرا (CIRA) ـ جلساتی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا برگزار شد که هدف آن، بررسی هنر و ادبیات و شعر معاصر فارسی بود. سخنران یکی از این جلسات احمد شاملو بود، که وی با ایراد سخنانی پیرامون شاهنامه به مباحث زیادی دامن زد. شاملو این سخنرانی را در نقد روش روشنفکری ایرانی و مسوولیتهای آن ایراد کرده و با طرح سوالی فرهیختگان ایرانی خارج از کشور را به اندیشه و یافتن پاسخ برای اصلاح و آینده ایران فرا خواند. اظهار نظر شاملو درباره تاریخ ایران پیشاپیش در کتاب جمعه، در پانویس نوشتاری که قدسی قاضینور درخصوص حذف مطالبی از کتابهای درسی پس از انقلاب به رشته تحریر درآورده بود، به چاپ رسیده بود ولی واکنش نسبت به آنها، بعد از سخنرانی در دانشگاه برکلی نمایان شد. برخی از معاصران در دوران حیات شاملو او را علناً و مستقیماً درباره? نظراتی که در دانشگاه برکلی در مورد فردوسی و تاریخ ایران بیان کرده بود، مورد انتقاد قرار دادند. فریدون مشیری و مهدی اخوان ثالث از این دست بودند.
کتابشناسی
دفترهای شعر
1329-1323 آهنها و احساس، در چاپخانه? یمنی تهران توسط فرمانداری نظامی ضبط و سوزانده شد. 1330-1329 قطعنامه، 1330 آهنگهای فراموششده. 1330 بیست و سه (23)، چاپ مستقل 1330، 1335-1326 هوای تازه 1338-1336 باغ آینه 1341-1339 لحظهها و همیشه 1343-1341 آیدا در آینه 1344ـ1343 آیدا، درخت و خنجر و خاطره 1345ـ1344 ققنوس در باران 1348ـ1345 مرثیههای خاک 1348-1349 شکفتن در مه 1348-1352 ابراهیم در آتش 1356ـ1355 دشنه در دیس 1356-1359 ترانههای کوچک غربت 1369 مدایح بیصله 1364-1376 در آستانه 1351-1378 حدیث بیقراری ماهان
شعر (ترجمه)
غزل غزلهای سلیمان 1347 همچون کوچهیی بیانتها 1352 هایکو، شعر ژاپنی با ع. پاشایی، 1361 سیاه همچون اعماقِ آفریقای خودم، (کتاب و نوار صوتی) ترجمه و اجرای اشعاری از لنگستون هیوز، نشر ابتکار 1362، ترانههای میهن تلخ، اشعار یانیس ریتسوس، (کتاب و نوار صوتی)، موسیقی میکیس تئودوراکیس، نشر ابتکار 1360 ترانه? شرقی و اشعار دیگر، اشعار فدریکو گارسیا لورکا، (کتاب و نوار صوتی)، موسیقی گیتار آتا هوآلپا یوپانکویی. نشر ابتکار 1359 سکوت سرشار از ناگفتههاست، (کتاب و نوار صوتی) ترجمه? آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل، با محمد زرینبال موسیقی بابک بیات، نشر ابتکار 1365 چیدن سپیده دم، (کتاب و نوار صوتی) ترجمه? آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل، با محمد زرینبال موسیقی بابک بیات، نشر ابتکار 1365
داستان و رمان و فیلمنامه
داستان زنِ پشتِ درِ مفرغی 1329 زیر خیمه? گر گرفته شب 1334 درها و دیوار بزرگ چین 1352 میراث 1365 روزنامه? سفر میمنت اثر ایالات متفرقه? امریق (اوکلند کالیفرنیا)، منتشر نشدهاست رمان و داستان(ترجمه) نایب اول اثر رنه بارژاول، 1330 پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریوکایی 1330 لئون مورنِ کشیش اثر بئاتریس بک، 1334 برزخ اثر ژان روورزی 1334 زنگار(خزه) اثر هربرت لوپوریه 1334 افسانههای هفتاد و دو ملت در دو جلد، 1337 پابرهنهها اثر زاهاریا استانکو ترجمه ناقصی با عطا بقایی 1337، ترجمه کامل 1350 81490 اثر آلبر شمبون 1344 قصههای بابام اثر ارسکین کالدول. 1346 دماغ، سه قصه و یک نمایشنامه اثر ریونوسوکه آکوتاگوا، 1351 افسانههای کوچک چینی 1351 دست به دست نوشته? ویکتور آلبا، 1351 زهرخند، 1351 لبخند تلخ، 1351 مرگ کسب و کار من است اثر روبر مرل 1352 سربازی از دوران سپری شده 1352 شازده کوچولو نوشته? آنتوان دو سنتاگزوپری. نخست در 1358 با نام مسافر کوچولو در کتاب جمعه منتشر شد و بار دیگر در 1363 به ضمیمه? نوار صوتی با موسیقی گوستاو مالر توسط نشر ابتکار انتشار یافت. بگذار سخن بگویم اثر مشترک دومیتیلا چونگارا و موئما ویئزر، با ع. پاشایی، 1359 دن آرام اثر میخائیل شولوخف، 1382 عیسایی دیگر، یهودایی دیگر، بازنویسی رمان قدرت و افتخار اثر گراهام گرین، در 1356 ترجمه شد اما تاکنون (1385) چاپ نشدهاست. گیل گمش، تهران، نشرچشمه، 1382
نمایشنامه (ترجمه)
درخت سیزدهم اثر آندره ژید 1341 سیزیف و مرگ اثر روبر مرل با فریدون ایلبیگی 1342 مفتخورها اثر گرگه? چیکی. با انگلا بارانی، 1352 نصف شب است دیگر دکتر شوایتزر، اثر ژیلبر سسبرون. 1361 خانه? برناردا آلبا، عروسی خون (با بازبینی مجدد) بار اول در 1347، یرما سه نمایشنامه از فدریکو گارسیا لورکا 1379
متنهای کهن فارسی
حافظ شیراز به روایت احمد شاملو، 1354 تصحیح دیوان حافظ، افسانههای هفت گنبد، نظامیگنجوی 1336 ترانهها (رباعیات ابوسعید ابوالخیر، عمر خیام و بابا طاهر) 1336
شعر و قصه برای کودکان
قصه? خروس زری پیرهن پری و یل و اژدها بر اساس قصههای لئو تولستوی با نقاشیهای فرشید مثقالی به صورت کتاب و نوار صوتی برای کودکان قصه? هفت کلاغون، با نقاشیهای ضیاالدین جاوید، 1347 پریا با نقاشی ژاله پورهنگ 1347، به صورت نوار صوتی با صدای شاعر به نام قاصدک 1358 ملکه? سایهها (بر اساس قصهای ارمنی) با نقاشی ضیاالدین جاوید 1348 چی شد که دوستم داشتن؟ اثر ساموئل مارشاک با نقاشی ضیاالدین جاوید 1348 دخترای ننه دریا با نقاشی ضیاالدین جاوید 1357 دروازه بخت با نقاشی ابراهیم حقیقی 1357 بارون با نقاشی ابراهیم حقیقی 1357 یل و اژدها بر اساس قصه ای از آنگل کرالی ییچف، با نقاشی اصغر قرهباغی به ضمیمه نوار صوتی 1360 قصه? مردی که لب نداشت 1378
سردبیری نشریهها
هفتهنامه? خوشه، شماره 22 مرداد 1346(در سال 1348 با اخطار رسمی ساواک تعطیل شد.)هفتهنامه? سخننو (پنج شماره) 1327 هفتهنامه? روزنه (هفت شماره) 1329 سردبیر چپ (در مقابل سردبیر راست) مجله? خواندنیها 1330 هفتهنامه? آتشبار، به مدیریت ابوالقاسم انجوی شیرازی 1331 مجله? آشنا 1336 اطلاعات ماهانه، دوره? یازدهم 1337 مجله? فردوسی 1339 کتاب هفته(24 شماره? اول) 1340 هفتهنامه? ادبی و هنری بارو، که بعد از سه شماره با اولتیماتوم وزیر اطلاعاتِ وقت تعطیل میشود. 1345 قسمت ادبی و فرهنگی هفتهنامه? خوشه، 1346(در سال 1348 با اخطار رسمی ساواک تعطیل شد.) همکاری با روزنامههای کیهان فرهنگی و آیندگان 1351 انتشار 12 شماره هفتهنامه? ایرانشهر در لندن(شهریور 57). دیماه 57 استعفا میدهد. (به علت اختلافهایی با مدیر هفتهنامه). سردبیر هفنهنامه? کتاب جمعه (بعد از 36 شماره به اجبار تعطیل میشود).
مجموعه? کتاب کوچه
مجموعه? کتاب کوچه واژهنامهای است از ضربالمثلها، تکیهکلامها، خرافهها و اصطلاحات زبان عامیانه? مردم ایران. از سال 1360 به بعد با همکاری آیدا شاملو تدوین شد و پس از درگذشت شاملو کار بر روی این کتاب توسط آیدا ادامه دارد. چاپ مجلدات این مجموعه هنوز به پایان نرسیدهاست.[29]
سایر آثار و فعالیتها
1345 تهیه? برنامه? کودکان برای تلویزیون به اسم قصههای مادربزرگ 1349 کارگردانی چند فیلم فولکلوریک برای تلویزیون: پاوه، شهری از سنگ و آناقلیچ داماد میشود 1350 نمایشنامه? آنتیگون (ناتمام) 1352 نوشتن مقدمه بر نمایشگاه نقاشی گیتی نوین زیر عنوان "پوستموس : سیری در فضاهای شعری احمد شاملو" [30] 1351 اجرای برنامههای رادیویی برای کودکان و جوانان 1357 از مهتابی به کوچه (مجموعه? مقالات). محمدعلی، محمد. «گفتوگو با احمد شاملو». گفتوگو با احمدشاملو، محمود دولتآبادی، مهدی اخوان ثالث. تهران: نشر نقره، 1372، 80-9. در باره? هنر و ادبیات دیگاههای تازه، گفتوشنودی با احمد شاملو. حریری، ناصر. چاپ سوم، تهران: نشر اویشن و نشر گوهرزاد، 1372. شبهای شعر خوشه. شاملو، احمد. تهران: انتشارات گلپونه، 1377، 4ـ04ـ6663ـ964 ISBN.
جوایز
1351 جایزه? فروغ فرخزاد 1369 دریافت جایزه? Free Expression سازمان حقوق بشر نیویورک Human Rights Watch 1378 جایزه? استیگ داگرمن Stig Dagerman، آذر محلوجیان جایزه را به نمایندگی دریافت کرد. 1379 جایزه? واژه آزاد (هلند)
http://www.persian-man.ir
راز فال حافظ را می دانید؟!
کارتون روز: هواپیما های ایرانی!!
صبحانه سالم چند کالری باید داشته باشد؟
این پژوهشگران همچنین معتقدند که با مصرف صبحانه، استرس کاهش یافته و یادگیری، عملکرد شناختی، تصمیمگیری، حافظه و تمرکز بهبود قابل ملاحظه ای می یابد. این وعده غذایی باید 25 تا 35 درصد کالری مورد نیاز روزانه را تشکیل دهد.
تهیه و ترجمه: گروه سلامت سیمرغ
www.seemorgh.com/health
اختصاصی سیمرغ
راز آرامش ذهنی و سالم ماندن هالیوودی ها چیست؟
اما واتسون بازیگر مطرح هالیوودی هم به حمایت از این فعالیت برخاسته است و او هم خواستار چنین ورزشی در میان مردم و استقبال از آن می باشد. او می گوید : مدیتیشن یک راه سالم ماندن برای کسانی است که معمولا ذهن درگیری دارند و مشغله ی ذهنی اشان بالا می باشد. اندی در این وب سایت یک فضای فوقانی از این صفحه در نظر گرفته و یک برنامه ی مراقبت و تمرین ذهنی را برای عموم قرار داده است که فعالیتی می باشد که روزانه 10 دقیقه طول خواهد کشید.
تهیه و ترجمه : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
اختصاصی سیمرغ
چگونه روابط عاطفی مان را مدیریت کنیم که ضربه نخوریم؟
با قلب من بازی نکن!
داشتم دفتر تلفنام را ورق میزدم که چشمام افتاد به یک نام و تلفن خطخورده. دقیقتر نگاه کردم....
شماره یکی از همکارانام بود که از پیش ما رفته بود؛ نه فقط از محل کار ما، اصلا از ایران رفته بود تا کنار همسرش زندگی تازهای را در کشوری دیگر آغاز کند. روی شماره تلفناش خط زده بودم و نوشته بودم: «یادش به خیر!» اگرچه سعی میکنم کلا آدم احساساتیای نباشم اما دست خودم نیست و در پایان هر رابطهای با دوستانم، حس غریبی به سراغام میآید که حتی اگر بعد از مدتها خاطرهای مرا به آن روزها ببرد، همه تلخیها و شیرینیهای آن رابطه دوباره در ذهنام زنده میشود.
قصه از کجاشروع شد؟
هر هفته داستان زندگی مردم را میخوانم تا شاید به نمونهای مشابه خودم برسم و بدانم که باید چه کنم اما شما به این قصه مهم که داستان زندگی بسیاری از دخترها و شاید برخی از پسرهای امروز است نپرداختهاید. منظورم قصه دخترهایی است که به قصد ازدواج با پسری که به آنها ابراز علاقه میکند، آشنا میشوند و وقتی حس میکنند رابطه عشقی آنها دوطرفه است، ناگهان میفهمند رودست خوردهاند و طرف مقابل فقط قصد داشته احساسات او را به بازی بگیرد. تا به حال سه مورد اینچنینی برای من اتفاق افتاده است. اولی در دوران دبیرستان بود که حس کردم خام بودن من باعث شده که آن پسر را نشناسم. بعد از آن در دوره دانشگاه به پسری که دو ترم از من بالاتر بود دلبسته شدم و به او و حرفهای عاشقانهای که میزد، اعتماد کردم اما خیلی اتفاقی فهمیدم که او این رفتار را با دو دختر دیگر هم دارد و به خاطر رابطه چندماههای که داشتیم آنقدر سرخورده شدم که چند واحد درسیام را افتادم و مدتی افسرده شدم. حالا هم که 26 ساله هستم و در یک شرکت کامپیوتری کار میکنم با یکی از همکارانام که در بخش دیگری مشغول است، دوست شدهام. او میگوید تمایل دارد فعلا با من فقط دوست باشد و اگر شرایط ازدواج مهیا شد شاید ازدواج کنیم. نمیدانم باید چه کار کنم؟ اگر به او اهمیت ندهم، شاید دیگر به چنین موقعیتی برنخورم و بعدها افسوس بخورم اما از طرفی میترسم که او نیز مثل قبلیها با احساساتام بازی کند و دستآخر هم از ازدواج طفره برود. کاملا گیج شدهام و نمیتوانم تصمیم بگیرم...
در مطب مشاور
دکتر بدریسادات بهرامیروانشناس و مشاور
یکی از نیازهای اساسی ما آدمها نیاز به دوست داشته شدن و دوست داشتن است. اگر نتوانیم کسی را دوست بداریم، از سلامت روانی فاصله داریم. به دلیل اهمیت این نیاز، فرد تامینکننده آن نیاز میتواند در ما تاثیر فراوانی بگذارد و گویا کمندی نامریی بر گردن ما بیندازد و ما را دنبال خود بکشاند. بنابراین ما در هر نوع رابطه عاطفی که قرار بگیریم، به درجاتی وابستگیهای عاطفیروانی را تجربه خواهیم کرد. البته میزان وابستگی در کسانی که خلأهای عاطفیروانی را از گذشته داشته باشند عمیقتر و سریعتر خواهد بود. آنچه اهمیت دارد این است که ماهیت رابطه داشتن به خاطر جذابیتهایی که دارد ما را به خود وابسته میکند. اگر در شما هیچ وابستگی ایجاد نشود و بیاهمیت پس از پایان یک رابطه، همه چیز را فراموش کنید و انگار نه انگار، از کنار آن بگذرید، واقعا جای نگرانی دارد و باید برای این مشکلی که دارید تحت بررسی قرار بگیرید. به طور کلی، وقتی شاهد ابراز علاقه کسی نسبت به خود هستیم و یا در رفتار و گفتار او میبینیم که دوستمان دارد، احساس ارزشمندی در ما تقویت میشود. برعکس، وقتی میبینیم کسی دوستمان ندارد و یا از رابطهای که با ما دارد، خارج میشود؛ اولین موضوعی که باعث آسیب روانی ما میشود، احساس بیارزشی است. معمولا اولین فکری که به ذهن ما میآید این است: «مگر من چه بدی داشتم که او رهایم کرد و رفت؟» حتی احساس حقارت در مواقعی که باورمان شود دوستداشتنی نیستیم، به وجود میآید و ما را آزار میدهد. اگر بخواهم به بررسی داستان زندگی خانم یگانه بپردازم، باید بر صحبتهای او صحه بگذارم و بگویم قضیه وابستگیهای عاطفی در روابط میان دختر و پسرهای امروزی بسیار دیده میشود. شاید تنها راهی که بتوان با آن به این دختر و پسرها کمک کرد آن است که انواع رابطهها را برایشان تعریف کنیم و سپس در مورد مراحل مختلف رابطه عشقی توضیحاتی بدهیم که با شناسایی تغییر رفتارهای خود بتوانند بر اوضاع مسلط شوند. اگر با چارچوب رابطههای تعریف شده آشنا باشید، میتوانید به این موضوع فکر کنید که چهطور رفتار کنید تا کسی نتواند احساسات و عواطف شما را به بازی بگیرد.
چرا بعضیها با احساسات دیگران بازی میکنند؟
وقتی کسی آنچه در دروناش نیست را به شما منتقل کند، در واقع عواطف شما را به بازی گرفته است. یعنی انتقال غلط و غیرواقعی احساسات، به نوعی بازی در میان برخی از جوانها و نوجوانها تبدیل شده است که هر دو سوی یک رابطه با انتخاب آگاهانه وارد این بازی میشوند و هر دو طرف با قواعد بازی آشنا هستند. البته گاهی دختر یا پسر نقش خود را فریبکارانه بازی میکند و دیگری که مانند او رفتار نکرده آسیب بیشتری در این بازی میبیند.
در این بازی، دو طرفی که وارد یک رابطه میشوند، در جستجوی یک رابطه جدی و هدفمند نیستند اما وانمود میکنند لبریز از عشق و عاطفهاند و احساس خوشایندی به هم دارند. آنها به دروغ با بیان الفاظی محبتآمیز و کلیشهای قصد دارند احساسات طرف مقابل را به بازی بگیرند. زیربنای این بازی شاید امری طبیعی و بیولوژیک باشد و به نوعی کشش درونی برای رسیدن به ازدواج تعبیر شود اما آنها یکدیگر را به بازی میگیرند.برخی معتقدند در صورت سلامت نفس طرفین و وجود انگیزههای سالم و غیرفریبکارانه این بازی حرکت به سوی رفتارهای پخته و آمادگی برای ازدواج است. شک دارم که تا به حال، برخی الفاظی را که توسط برخی دختر و پسرهای جوان به کار برده میشود نشنیده باشید: «طرف را به تور انداختم... مخ طرف را زدم...» اما وقتی در مورد به کار گرفتن دروغین الفاظ محبتآمیزی که قاعدتا در عشقهای واقعی رد و بدل میشود از این جوانها میپرسم، در توجیه رفتار خود میگویند: «اینها را میگم چون عادتمه؛ چون قاعده بازی همینه. اگر من نگم، دیگری میگه و خلاصه من قوانین بازی را بلدم...»
پسرهایی که وارد زندگی «یگانه» شدهاند دچار مشکلات روانی نبودهاند اما آنها قوانین بازی فریبکارانه را از همسالان خود آموخته و میدانستند چهطور باید رفتار کنند تا بتوانند احساسات او را به بازی بگیرند. دو دختری که در دانشکده با آن پسر رابطه داشتهاند نیز میدانستند چهطور باید حرکتهای مقابل او را انجام دهند تا رودست نخورند. این دختر و پسرها دنبال رابطههای ابزاری و یا دوستی ساده و شاید هم رابطهای حمایتی باشند و به هر جهت، خواهان رابطهای عاشقانه و به قصد تشکیل خانواده نیستند. اگر شما هم مانند «یگانه» دوست دارید طوری رفتار کنید که دیگر کسی نتواند شما را به بازی بگیرد و یا به قول خودتان کسی نتواند شما را سرکار بگذارد، بهتر است کلمات کلیشهای و عاشقانه آنها که رد و بدل کردناش جزو قوانین بازی است فریبتان ندهد و از شنیدن آن مدهوش نشوید. فرقی نمیکند دختر یا پسر باشید باید مراقب باشید ندانسته وارد بازی نشوید.
درس دوم اینکه اگر حتی میدانید کسی که وارد رابطه با شما شده آدم خوبی است و از این قماش نیست و قصدی جز ازدواج ندارد، باز هم نباید چنان در فاز عاطفی غرق شوید که وابستگی شدید مانع از محک زدن منطقی او و شرایطاش شود. چه بسا جواب شما در نهایت به درخواست او منفی باشد، پس نباید کاری کنید که زمینه بازی با عواطفتان فراهم شود و اگر روزی خواستید به هر دلیلی این رابطه را ختم کنید و او را مورد مناسب ازدواج ندانستید، کارتان به مراکز اعصاب و روان بکشد و یا در کنج خانه افسردگی بگیرید یا متقابلا چنین مشکلاتی را برای او ایجاد کنید.
سوم اینکه اگر قصد وارد شدن در یک رابطه، دوستی است و یا طرف مقابل واضح و شفاف به شما اعلام میکند که قصد ازدواج ندارد، سعی کنید خوب چشم و گوشتان را باز کنید و مدام بر خود کنترل داشته باشید تا بتوانید درست حرکت کنید؛ به یاد داشتهباشید که رعایت حدود شرعی و اخلاقی لازمه حفظ سلامت شما و طرف مقابل شماست. مثلا اگر میبینید به سمت وابسته شدن در حرکتاید و مغز شما در حال شرطی شدن و دریافت تغذیه عاطفی از اوست و یا آنقدر احساساتی هستید که با شنیدن کلمات عاشقانه از او بین زمین و آسمان معلق میمانید، باید هوشیارانه عمل کنید. گاهی موبایلتان را خاموش کنید و یا به او بگویید دیگر نباید از این کلمات استفاده کند، وگرنه به تماسهایش پاسخ نمیدهید تا او بداند شما حدود رابطه دوستی را میشناسید و اجازه نمیدهید شما را بگذارند سر کار و یا بازیتان بدهند. گاهی با به کار بردن برخی جوابهای کوتاه اما شفاف و معنادار میتوانید به او بفهمانید بهتر است خودش باشد و آنچه در درون واقعیاش هست را آشکار کند.
اگر شما مدام بازخوردهای مثبت به او بدهید و با رفتارتان تشویقاش کنید به این بازی ادامه بدهد، به او پیام دادهاید که بازی را ادامه بده چون هر دو از آن لذت میبریم. اگر چنین رفتاری کردید نباید پس از مدتی تنها به محکوم کردن او بپردازید و بگویید شما را به بازی گرفته بود چون شما دانسته و آگاهانه در این راه آمدهاید و از این بازی لذت بردهاید.
انواع رابطهها
روابطی که ما با دیگران برقرار میکنیم انواع و اقسامی دارد که در زیر به آنها اشاره میکنم:
1 یکی از این رابطهها، رابطه دوستی است. رابطهای که در بین جوانها کاملا تعریف شده و شناخته شده است (Just Friend). در این رابطه، وقتی دوست شما خبر ناراحتکنندهای در موردتان میشنود، همدلانه به کنارتان میآید و تنهایتان نمیگذارد. به شما میگوید دوستتان دارد و اگر مشکلی داشتید، میتوانید روی کمک او حساب کنید. در جامعه ما این دوست اغلب از جنس موافق است. ما در این ارتباط، حتی به این دوستان هم وابسته میشویم و اگر مدتی خبری از هم نداشته باشیم، سراغ یکدیگر را میگیریم و تمایل داریم ریتم دوستیمان حفظ شود. اگر هفتهای یک بار یا ماهی یک بار با هم تماس تلفنی یا دیدار داشتیم وابسته آن میشویم. ما حس خوبی به هم داریم و وظایف دوستی را انجام میدهیم.
2 رابطه دیگری داریم به نام رابطه کارکردی. یعنی ما کاری به خود شخص نداریم، بلکه با کارکرد او در ارتباط هستیم و وابستهاش شدهایم. دوستی یک روانشناس مشاور با دوستی که کارمند بانک است، اگر ما به هر دلیلی رابطهمان به هم بخورد تا مدتی کلافه هستیم و خلأ او را حس میکنیم چون ذهن ما وابسته او شده است و آرزو میکنیم کاش دوباره برگردد. آن کارمند هر وقت مشکل داشته باشد دوستاش تلفنی راهنماییاش میکند و در عوض همه کارهای بانکی دوستاش را انجام میدهد تا مبادا وقت او در صف بانک گرفته شود.
3 رابطه دیگری که رایج است و اغلب وابستگیهای عاطفی را شامل میشود همان رابطه عشقی (Love) است. دختر و پسری دچار وابستگی عاطفی میشوند که به دلیلی به یک رابطه آمدهاند. گاهی اوقات محیط کاری، محیط تحصیلی و یا مکان خاص باعث میشود دو نفر با یکدیگر در ارتباط باشند و آغاز یک رابطه باشد.
روزهای اول رابطه وقتی شما کششی نسبت به فردی در خود میبینید دنبال بهانه میگردید و به عنوان پیش مقدمه طوری رفتار میکنید که ببینید آیا او همچنین حسی دارد؟ با او بیشتر تماس میگیرید و این بهانهها بیشتر و بیشتر میشود و شما و طرف مقابل به یکدیگر نشان میدهید علاقهمندی به وجود آمده است. حالا که دست دلتان برای همدیگر رو شده و فهمیدهاید شما دو نفر حس مشترکی به هم دارید، رابطهتان وارد فاز عاطفی میشود. در اینجاست که میگوییم اینها زود به زود دلشان برای یکدیگر تنگ میشود: «به محض خداحافظی کردن، دلام تنگ شد و حالا که در مسیر خانه هستم به تو اساماس میدهم یا تماس تلفنی میگیرم...» در این مرحله بهترین کلمات رد و بدل شود. همهچیز به نظر آن دو عالی و لذتبخش است. سطح نوراپینفرین و دوپامین خون ما در این فاز اول رابطه بالاست و حالت کاملا سرخوشی و نشئگی داریم و تغییر رفتار میدهیم. تا دیروز خیلی جدی بودیم و حالا شوخطبع میشویم و شعر میگوییم. قبلا خیلی کمرو بودیم اما حالا حاضرجوابی میکنیم و خلاصه یک تغییر رفتار واضح خواهیم داشت.
حس ما فوقالعاده است و به خاطر سطح هورمونهای بدنمان همهچیز را زیبا میبینیم (در روانشناسی به نوراپینفرین و دوپامین هورمون عشق میگویند) و حتی کارهای بد و رفتارهای دور از ادب را به خودمانی بودن و یا تعابیر زیبا برداشت میکنیم (این نکته را به خاطر بسپارید.)
در این مرحله، بیاختیار به یکدیگر وابسته میشوید چون مدام به مغزتان این برنامه را میدهید که میخواهم هر لحظه با تو باشم. این برنامهای که به مغز داده میشود، چنین حسی را تقویت میکند که قرار است همه زندگیام با تو باشد و میخواهم با تو ازدواج کنم. این در حالی است که شما گاهی چنین قراری را نداشتید و فقط درگیر عاطفی یکدیگر شدهاید. مدتزمان بودن در این فاز عاطفی برای افراد متفاوت است. بعضیها در مدت سه هفته به این حس میرسند. بعضیها در مدت دو ماه و بعضی هم بودن در این فاز را تا 6 ، 7 ماه یا بیشتر تجربه میکنند و ادامه میدهند. بسته به طول مدت زمانی که در این فاز وابستگی عاطفی بودهاید، پس از قطع ارتباط، حالات عاطفیروانی و هیجانی که خواهید داشت، متفاوت خواهد بود. اگر شما سه هفته در این فاز بودهاید، طبیعی است که تا سه، چهار روز پس از پایان رابطه حالتان خوب نباشد. به هر حال مغز شما مدت 20 روز در این برنامه ذهنی بوده است که صبح با صدای تلفن و پیام محبتآمیز آن دوست بیدار شود. در طول روز بارها با او در ارتباط باشد و حالا چنین منبع تغذیه عاطفی ناگهان قطع شود و انگار این گمشده، سیستم ذهنی شما را بر هم زده است و حالتان خوب نیست اما اگر این حالت ناخوشی بیش از این ادامه داشته باشد و شما تا ماهها حالتان بد باشد، طبیعی نیستید و باید حتما بررسی شوید. یعنی ما انتظار داریم حتی اگر آدم احساسیعاطفی هستید، بتوانید بر اوضاع مسلط شوید و ظرف یک هفته تا 10 روز خودتان را جمع و جور کنید. در رابطههای عاشقانهای که ماهها طول میکشد طبیعی است به زمان بیشتری برای مسلط شدن بر اوضاع روانیمان پس از قطع ارتباط نیاز داشته باشیم. افت عملکرد، گریه کردن، حوصله کاری را نداشتن و کلافه بودن از نشانههای طبیعی این وابستگی عاطفی است که باید بشناسید و به خودتان کمک کنید تا آنها را مدیریت نمایید. طول مدت سوگواری عشق باید منطقی باشد و در تناسب یا طول مدت فاز عاطفی باشد.
کلکسیون ستهای پاییزی
فصل پاییز، با بارانی ها و چکمه ها و شال هایش، یکی از محبوب ترین فصول عشاق مد و خوش پوشیست.
فصلی که با هوای خنک و باران های گهگاهش، این فرصت را به علاقه مندان دنیای مد می دهد تا با استفاده از لوازم جانبی مثل شال و دستکش و چتر، ست های دیدنی تری خلق کنند.
به همین مناسبت، مجموعه ای پیشنهادی از کلکسوین پاییزی طراح محبوبش، آقای جورجیو آرمانی را برای شما به نمایش می گذارد. ما در این پست، برای علاقه مندان به خوش پوشی، پیشنهادات تصویری متنوع و زیبایی داریم.
یک ست رسمی، برای خانم هایی که می دانند زیبایی در سادگیست.
استفاده از کمی رنگ و درخشش می تواند به کلی ست شما را از رسمی به اسپرت تغییر دهد. خانم ها بدانند که امسال سال راحتی است، کفش های پاییزه امسال، با لژهای برجسته و قالب های بزرگ مردانه، در کلکسوین تمام برندهای مطرح دنیا خودنمایی می کنند.
امسال سال بارانی و کت های اوور سایز( آزاد و گشاد است)، ترکیب چنین کت هایی با شلوارهای راسته، چکمه ها و نیم چکمه هایی پانشه بلند، انتخاب خوبی برای قرارهای رسمی و دیدارهای غروب است. به جزییات طلایی کفش و کیف دقت کنید، گاهی همین قدر شباهت هم کافیست.
کلکسوین پاییزی و زمستانی امسال جورجیو آرمانی، از مشکی و سورمه ای و آبی و خاکستری پر است. ترکیب این رنگ ها همیشه چشم نواز و زیباست.
امسال برند شانل و جورجیو آرمانی، با طراحی کفش های پاییزی تخت یا لژ دارد که قالب های بزرگ و راحت دارند، انقلابی عظیم در دنیای مد به پا کردند. این هم یک ست جوان پسند امروزی که به دنبال راحتی و جذابیت است.
آبی و سورمه ای و سیاه، رنگ های محبوب یکی از بزرگ ترین طراحان دنیا و ست محبوب سرویس مد کافه سینما است. ست کمربند آبی و شلوار همرنگ، به تنهایی خیره کننده است، چه رسد که کیف و کفش و شال هماهنگ هم کنارش باشد.
کیف و کفش های براق ورنی، از جمله تیپ های زیبای مد امسال است. ترکیبش با یک بارانی و کت سیاه و شلوار جین، زیبا و یونیک است.
اگر از اکسسوار ها به درستی استفاده کنید، می توانید از یک دست لباس، چندین ست زیبا و منحصر به فرد خلق کنید.
خاکستری همیشه در پاییز رواج دارد، چه رسد که در کلکسوین جورجیو آرمانی هم باشد. اگر برای پاییز و زمستان امسال یک بارانی یا کت خاکستری داشته باشید، می توانید با رنگ های زیادی ترکیبش کنید. از قرمز و سیاه گرفته، تا سبز و صورتی و زرد.
ترکیب چرم مشکی و جزییات طلایی هم، یکی از مدهای محبوب امسال است. کیف های کوله پشتی کوچک هم دوباره رونق گرفته اند. یک ست عالی برای قدم زدن زیر باران پاییزی.
یک کت سیاه هیچ وقت، انتخاب اشتباهی نیست. ترکیب یک کت اسپرت سیاه، با شلوارهای جین و شلوارهای رنگی، انتخابی مناسب برای دخترخانم های جوان است. یک کفش ساده مشکی هم به شما اجازه می دهد، کیف تان را از هر رنگی که می خواهید انتخاب کنید. و چه رنگی بهتر از یک صورتی خوشرنگ که به روز پاییزیتان شادی و نشاط ببخشد.
روش تهیه کیک ماکارونی
مواد لازم برای کیک ماکارونی
پنیر پیتزا | پنج قاشق غذاخوری |
گوشت چرخکرده | یک کاسه ماستخوری |
زعفران | یک چهارم قاشق چایخوری |
رب گوجهفرنگی | سه قاشق غذاخوری |
پیاز | یک عدد |
ماکارونی | 300 گرم |
روغن | نصف فنجان |
نمک و فلفل | به میزان لازم |
تخممرغ | سه عدد |
ماست | سه قاشق غذاخوری |
سوسیس | دو عدد کوچک |
فلفل دلمهای | نصف عدد |
با این مقدار مواد لازم به اندازه یک دیس متوسط از «کیک ماکارونی» خواهیم داشت.
طرز تهیه کیک ماکارونی
یک عدد پیاز متوسط را با نصف فنجان روغن سرخ میکنیم. گوشت چرخکرده را اضافه کرده هم میزنیم.
نمک و فلفل و رب گوجه را اضافه میکنیم.
فلفل دلمهای خردشده را اضافه میکنیم. مایه گوشتی آماده میباشد.
در یک قابلمه آب را جوش آورده و پنج قاشق نمک اضافه میکنیم.
ماکارونیهای دراز را نصف کرده، در آب جوش میریزیم.
ماکارونی حدود ده دقیقه که بپزد، نرم میشود. بعد از نرم شدن، آن را آبکش میکنیم و مقدار زیادی آب سرد روی آن میریزیم.
ماست را با قاشق هم زده، تخممرغ و زعفران دم کرده را با آن مخلوط میکنیم.
ماکارونی آبکش شده را با مایه تخممرغی مخلوط میکنیم.
ته قالب را با کمی روغن چرب میکنیم. نصف ماکارونی را در قالب ریخته، دو سوم مایه گوشتی را روی آن میریزیم سپس کمی پنیر پیتزا روی آن میپاشیم. مایه گوشتی نباید با کنارههای ظرف تماس پیدا کند.
بقیه ماکارونی را میریزیم و روی قالب را با یک فویل میپوشانیم. ماکارونی را در قالب با دست یا قاشق فشرده میکنیم.
فر را از نیم ساعت قبل با حرارت متوسط (160 الی 180 درجه سانتیگراد) روشن میکنیم و قالب را برای مدت 45 دقیقه در طبقه وسط فر قرار میدهیم. کیک ماکارونی پختهشده را از فر درآورده، ده دقیقه میگذاریم تا سرد شود سپس آن را از قالب در میآوریم.
بقیه پنیر پیتزا و سوسیسهای خردشده و بقیه مایه گوشتی را روی کیک قرار میدهیم و آن را برای مدت پنج دقیقه زیر شعله گریل فر قرار میدهیم تا پنیرها ذوب و طلایی رنگ شوند.
کیک ماکارونی آماده است. نوش جان
http://www.jahaniha.com